- دندان آفریز (دَ)
دندان آپریز. (آنندراج) (از برهان) (ناظم الاطباء). رجوع به دندان آپریز شود
معنی دندان آفریز - جستجوی لغت در جدول جو
- دندان آفریز
چوبی یا استخوانی که بدان دندان را پاک کنند خلال
- دندان آفریز
خلال، دندان آپریش
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خلال، سیخ چوبی باریک که با آن لای دندان ها را پاک کنند، دندان افریز، دندان کاو
خلال، سیخ چوبی باریک که با آن لای دندان ها را پاک کنند، دندان کاو، دندان فریز
(دَ فَ)
لغت نامه دهخدا
دندان آپریز. خلال. (از برهان) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). رجوع به دندان آپریز و خلال شود
(دَ فَ)
لغت نامه دهخدا
دندان آپریز. (آنندراج). خلال دندان. (شرفنامۀ منیری) (از فرهنگ جهانگیری) (از برهان) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). رجوع به دندان آپریز شود
(دَ)
لغت نامه دهخدا
خلال. چوچو. (یادداشت مؤلف). دندان اپریز. دندان اپریش. دندان پریز. دندان پریش. دندان افریز. دندان افریش. دندان فریز. دندان فریش. دندان کاو. خلال، و آن چوبی باشدکه میان دندانها را بدان پاک کنند. (ناظم الاطباء) (آنندراج). در هندوستان آن را از سیم و زر سازند، و با لفظ کردن مستعمل. (آنندراج). خلال که چوب یا استخوانیست که با آن میان دندانها را پاک کنند. (برهان)
(دَ اَ)
لغت نامه دهخدا
خلال. (دهار). دندان آپریز. (از فرهنگ جهانگیری) (آنندراج). رجوع به دندان آپریز شود
